بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است

ساخت وبلاگ
از کتاب "ضربان": در این عدم که هنر نیست غیرِ بی‌هنریمنم که جلوه ندارم برای جلوه‌گریکجاست باور انسان در این شکسته‌زمان؟ـ زمانِ جنبل و جادو، زمان دیو و پری ـکجا عجیب‌تر از این که با مداد سپیدخطوط تیره کشیدند روی لفظ دریکنار این همه ویرانه، این منم که هنوزدلم خوش است به ترمیمِ خانه‌ی پدریتمام شاعریِ من شبیهِ مولانامورّخ است به هجریِّ شمسی و قمری1393/10/7 مریم جعفری آذرمانی بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aiampoet1 بازدید : 176 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

مصاحبه روزنامه ایران با من (1395/6/24) را بخوانید در: اینجا تذکر: در ابتدای مصاحبه توضیحی درباره شاعری من از سوی روزنامه داده شده به این شکل: "مریم جعفری آذرمانی از آن دسته شاعرانی است که امید چندانی به اینکه شعر گفتن به شغل و حرفه‌اش تبدیل شود ندارد اما از انتخاب خود هم چندان پشیمان نیست." این عبارات ممکن است سوء برداشت ایجاد کند، بنابرین باید به این شکل اصلاح شود: از بیست سال مداوم شاعر بودن، مسأله من پشیمان بودن یا نبودن نیست؛ چون واضح است که پشیمان نیستم و حتا بسیار هم خشنودم، و دیگر اینکه شاعری دقیقاً کار مداوم و تمام وقت من است ولی در عرفِ اجتماع، شغلی نیست که درآمدی برای امرار معاش داشته باشد... بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : گفتگو,گفتگو با خدا,گفتگوی ویژه خبری, نویسنده : aiampoet1 بازدید : 198 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

از کتاب "زخمه": با پنجره‌ای خسته، پس حال تماشا نیستپس خوب نمی‌بینم پس منظره زیبا نیستمی‌بندم اگر زشت است، زشت است که می‌بندمدنیای پر از در هم، بی‌پنجره دنیا نیستانسانم و ممکن نیست آزاد بیَندیشم وقتی همه‌ی فکرم در جمجمه زندانی‌ستشعر است که می‌بیند آن نقطه‌ی  پایان رانقطهسرخط، شاعر بنویس کهمن، ما نیست مریم جعفری آذرمانی بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aiampoet1 بازدید : 190 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

از کتاب "ضربان": زنانِ بار به این جشن اعتقاد ندارند که هرچقدر برقصند چشم شاد ندارند از آسمان و بهشتش، گناهِ خشت به خشتش به جز نقاب زدن حیله‌ای به یاد ندارند ستاره‌های دریده، زنان ماه ندیده برای خواندن این لکّه‌ها سواد ندارند لباس تازه نپوشی پدر! که دخترکانت به صافیِ کت و شلوار، اعتماد ندارند برای ظلم چه تندیس‌ها بنا شده، امّا شکستگان و ستمدیدگان نماد ندارند مریم جعفری آذرمانی  بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aiampoet1 بازدید : 188 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

از کتاب "68 ثانیه به اجرای این اپرا مانده است":نرو خورشید... نشْنید و به سمت کوه، راهی شدو عکس ماه افتاد و تمام چشمه، ماهی شدنمی‌شد سد بکارم روبرویش تا که برگرددو رفت و رنگ اقیانوس، هم‌رنگ کلاهی شد،که هر شب آسمان کهنه می‌پوشید و می‌پوشدجهان هم تا جهنّم را بگوید حلقِ چاهی شدزمین چرخید و هی چرخید و هی چرخید دور منکه دیگر چشم من، محوِ تماشای سیاهی شدگلو را وا کن و بالا بیاور غصه‌هایت راحقیقت را بخور، تلخ است، امّا سیر خواهی شدمریم جعفری آذرمانی بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aiampoet1 بازدید : 155 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

از کتاب "مذاکرات": قسم به عشق که دنیای من اگر دنیاستبیا برای تو باشد هر آن‌چه در فرداستکه عمر من صد و پنجاه سال اگر باشدتمام عمر، فقط فرصتم همین حالاستبه قدر لذّتِ یک لحظه چای نوشیدنبه برکتِ گل سرخی که نقش فنجان‌هاستچقدر قطره‌ی باران که زیر پا افتادولی طریقتِ دریا هنوز پا بر جاستچگونه می‌شود از پشت دود ماشین‌هابرای پنجره ثابت کنم جهان زیباستفقط خداست که هر جا و هر زمانی هستبگو که باهمه‌ی شهرتش چرا تنهاستمریم جعفری آذرمانی بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : که عمر رویای من,نمیاد اونی که عمر منه,که عمر رویای من چاتار, نویسنده : aiampoet1 بازدید : 207 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

چه جای بحث، از آن ظلمِ مطلقاً شده اشوَ شیک پوشیِ عفریتِ نسترن شده اشولی به حرمتِ «هاثورن» و مای من شده اشبرای «مارک توآین» و تنِ وطن شده اشکه زیر خاک از این انتخاب می لرزدمسمّطی بنویسم که بوم گریه کنداز این روابطِ مسموم و شوم گریه کندفرشته جای جَهول و ظَلوم گریه کندنه من، که آینه هم رو به روم گریه کندحقیقت است که یک سِنت هم نمی ارزدرسید ـ مشعله در دست ـ تا سیاه کندسرِ نمایشِ آزادی اش تباه کندفقط مجسّمه ای مُرده رو به راه کندکه هی بِایستد و بِرّ و بِر نگاه کندبه آن پرنده که از ترسِ جنگ پرپر زدترانه نیست که تنها صدای بمب و تفنگبه گوش می رسد از صفحه های شهرِ فرنگچگونه خوش بنشینم در این دَلنگ دَلنگکه پشتِ صحنه، وطن ـ آن زنِ شکسته ی جنگ ـبه یادبودِ پسرهای کُشته اش سر زدغریبِ کابل و این مرزهای محدودمبه سوگواریِ شهریورت خودِ رودمکه داغدارِ شهیدِ تو ـ «شاه مسعود» ـ امبرای شرح تو ای کاش «بیهقی» بودمکه آتش آمد و بر ریشه ی تناور زددرآمدند که آیینه را حرام کنندوَ بعدِ کرب و بلا، باز قصد شام کنندبه این خوشند که خود را یزید نام کنندـ بگو نفر به نفر نخل ها قیام کنند ـ چگونه مار در این آشیانه چنبر زد؟ بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aiampoet1 بازدید : 179 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

از کتاب "دایره": برخلافِ مقام ابراهیم، وسطِ کوه و درّه جا ماندیروح من! کو پرنده بودنِ تو؟ هرکجا ذرّه ذرّه جا ماندیبُرج‌سازان که وام‌دارِ تواَند، خواب «دار و درخت» می‌بینندخواب «دار» و «درخت» می‌بینی، زیر دندانِ ارّه جا ماندیگریه‌ات را همیشه مسخره کرد، پس به دنیا چرا نمی‌خندی؟پشت صحنه کنار دلقک‌ها، با غم روزمرّه جا ماندیدر همین گرگ‌خانه گرگ شدی، بچّگی کردی و بزرگ شدی خانه‌ات قصر بوده و حالا بسته‌ی این «یه ذرّه جا» ماندیمریم جعفری آذرمانی بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : روح کوچکی در افتاب,روح من آن کوه است,روح کودکان پس از مرگ, نویسنده : aiampoet1 بازدید : 183 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

قفسِ سینه را فروخته‌اند که نفس را مگر حرام کنندبه دبیران بارگاه بگو: فحش را بارِ خاص و عام کنندآفرین مرده است و... نفرین‌ها دست در دست هم گذاشته‌اندبلکه بی‌عرضگانِ کینه به دوش، ننگِ گمنام را بنام کنندبا توام شاعر شرافتمند! ادعا کن که بی‌شرف هستیقصد سلطان و خواجگان این است که علیه شرف قیام کنندکو سرانجامِ ظلمِ بی‌پایان؟ که به نام خدا شروع نشدظالمان سعی می‌کنند هنوز که به نام خدا تمام کنند۱۳۹۰/۹/۲۳مریم جعفری آذرمانی (از شعرهای حذف شده ی کتاب تریبون) بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aiampoet1 بازدید : 172 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39

نگاهی به حیات ادبیِ شهریار مریم جعفری آذرمانی (منتشر شده در کتاب هفته خبر، شماره 121، هفته اول مهرماه 1395)میر محمد حسین بهجت تبریزی، شهریار، از آخرین نسلِ شاعرانی است که دقیقاً به عنوان شاعر، به شکلی تمام عیار، رسمیتِ عرفی و اجتماعی داشته اند، چیزی که چندین دهه است به اقتضای تحوّلاتِ اجتماعی و سیاسی، نه تنها در ایران بلکه اصولاً در جهان امروز وجود ندارد و  فقط در گروه های محدودِ جامعه یا فقط از جنبه های محدودِ حضورِ اجتماعی یا ادبی می توان سراغی از آن گرفت. شهریار، هم در آن چهرۀ محسوس و قابل دسترس که در عکس ها و فیلم های شعرخوانی و دیدارش با شاعران دیگر به یادگار مانده، و هم در تمامیتِ چهرۀ ادبی و شاعریِ مکتوبِ خود که به شکلی رازآمیز گستردگیِ شگفت انگیزی میان متخصصان و عموم مردم یافته، نوعی بی اعتنایی به ظواهر زندگی و بی قیدی نسبت به دنیا و اندوهی ذاتی و ازلی، قابل مشاهده است، به شکلی که حتا شادی های او در برخی مفاهیم شعرش، گویی نوعی کنایه و طعنه زدن به دنیای گذراست. شعرهای او، از پیشینه و فرهنگ و آداب و رسوم دو زبان فارسی و ترکی بر آمده است، دو زبان و فرهنگی که هم از جهتِ امکانا بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است...
ما را در سایت بازگشت همۀ قالب های شعری به غزل است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aiampoet1 بازدید : 182 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 6:39